تاریخ انتشار :دوشنبه ۱۲ اسفند ۱۳۹۸ ساعت ۱۴:۰۰
کد مطلب : 82355
وحشت از بیماری‌هایی که قابلیت همه‌گیری دارند به طور عجیبی در دنیا شایع است.
این وحشت هیچ وقت در موارد مرگبار دیگر مانند تصادف جاده‌ای یا بیماری‌هایی مانند سرطان یا دیابت که واگیردار نیستند اما آمار مرگ و میر بسیار گسترده‌ای دارند وجود ندارد.
به عنوان مثال در کشور برزیل در حال حاضر بحث بیماری کرونا بسیار داغ است درحالیکه تنها ۲ مورد در این کشور ثبت شده است. حال آنکه سالانه بیش از ۶۲.۰۰۰ نفر در این کشور به قتل می‌رسند اما هیچ توریستی بخاطر حجم بالای خشونت در این کشور، از سفر به برزیل چشم پوشی نمی‌کند.

در ایران سالانه بین ۲۳ تا ۲۷ هزار نفر در تلفات جاده‌ای می‌میرند و به طور متوسط روزانه ۵۴ مرگ جاده‌ای اتفاق می‌افتد اما هیچ کسی از سفر جاده‌ای هراس ندارد.

طبق آمار وزارت بهداشت فقط در زمستان سال ۹۵ تعداد ۴۸۱۰ نفر بخاطر آلودگی تهران جان‌شان را از دست دادند اما آیا کسی وحشت زده شد؟

حال چگونه است که بخاطر بیماری کرونا که طبق آمار رسمی تا روز ۱۱ اسفند ۵۴ نفر درگذشته‌اند، رعشه بر اندام جامعه می‌افتد؟ (البته به آمار اعلام شده اعتمادی نیست)

مسئله به ناخودآگاه ذهنی ما باز می‌گردد و یا آن چیزی که دانشمندان زیست شناس از آن به حافظه ژنتیکی یاد می‌کنند.

آن طور که فروید مطرح کرد، بسیاری از رفتارهای ما به ضمیر ناخودآگاه ما وابسته است که کنترل چندانی روی آن نداریم.زیست‌شناسان تکاملی بعدتر اصلاحاتی روی نظریه فروید گذاشتند و بحثی به نام حافظه ژنتیکی را مطرح کردند که از نسلی به نسل بعد انتقال می‌یابد. هرچند که هنوز دانش چندانی از ساز و کار این انتقال اطلاعات بدست نیامده اما به خوبی این پدیده به اثبات رسیده است.

بسیاری از رفتارها که ما آنها را رفتارهای غریزی می‌نامیم نیز در همین دسته قرار می‌گیرند.وقتی یک رفتار برای هزاران نسل در بین گونه‌ای از جانوران وجود داشته باشد بویژه که ارتباطی با بقاء جانور نیز داشته باشد، به تدریج در حافظه ژنتیکی آن موجود ذخیره می‌شود و بدون نیاز به آموزش و یا آزمون و خطا، در نسل های بعدی تکرار می‌شود.

من بر این گمانم که ترس بیش از حد ما از بیماری‌های اپیدمیک از این جنس باشند.شاید ریشه آن به ۱۲ هزار سال پیش و آغاز زندگی یکجا نشینی بشر باز گردد.تا پیش از آن به ندرت جمعیت گروه‌‌های انسانِ شکارگر-جمع‌آوری کننده از ۱۵۰ نفر در هر یکصد کیلومتر مربع تجاوز می‌کرد.

قبیله‌های انسانی آن دوران عمدتاً متشکل از یک یا چند نر غالب و همسران و فرزندانشان بود. این قبیله‌ها وابستگی چندانی به یک نقطه نداشتند و برای بدست آوردن غذا در محدوده قلمرو بزرگ خود دائماً در حال جابجایی بودند.

با شروع یکجا نشینی و آغاز عصر کشاورزی، بشر راهکاری پیدا کرد که بتواند غذای بیش از نیاز خود تهیه کند و دیگر نیازی به غذا جویی و به طبع آن جابجایی نبود.همین امر باعث افزایش یکباره جمعیت به صدها برابر قبل شد.

جمعیت یکجانشین به خوبی از خود در مقابل تهدیدات طبیعی مانند حمله جانوران دفاع می‌کردند و با انبار کردن غذا، آذوغه مطئنی برای فصل‌های کم غذا فراهم می‌کردد. از طرفی امکان مراقبت و نگهداری از افراد مسن که توان جابجایی‌های مکرر را نداشتند نیز فراهم آمد

اما یکی از چندین مشکل زندگی یکجانشینی، بیماری‌های واگیردار بود.بیماری‌های واگیردار به ندرت جوامع شکارچی-جمع‌آوری کننده را تهدید می‌کرد زیرا آنها ارتباط چندانی با دیگر گروه‌ها نداشتند و در گروه کوچک خودشان هم افراد بیمار به راحتی در جابجایی‌ها از گروه جا می‌ماندند و حمایتی دریافت نمی‌کردند بنابراین بیماری بصورت اپیدمیک و همه‌گیر در نمی‌آمد

اما در جوامع کشاورز، یک بیماری می‌توانست کل جمعیت را به تدریج به کام مرگ بکشاند.بیماری‌هایی مانند طاعون، وبا، سل و … کشتارهای وحشتناکی در تاریخ بشری به راه انداخته‌اند. به عنوان مثال طاعون در سده سیزدهم میلادی جان یک چهارم مردم اروپا را گرفت و در کل جهان ۷۵ میلیون قربانی داشت و یا آبله در قرن هجدهم باعث مرگ دست کم ۳۰ میلیون نفر شد. در مورد آمار مرگ و میر جوامع باستانی عدد درستی در دست نیست اما میتوان حدس زد که با هربار همه گیری یک بیماری مهلک، بیش از پنجاه درصد آن جامعه را درگیر می‌کرده است.

وقتی بیماری وارد جوامع باستانی می‌شد، ذره ذره پیر و جوان جلوی چشم هم دیگر مبتلا می‌شدند و از پا در می‌آمدند. به دلیل نبود علم پزشکی، هیچ راه مبارزه‌ای هم برای مردم وجود نداشت و باید هر روز شاهد مرگ عزیزان خود می‌شدند.

آنها که فرار می‌کردند تا به جوامع همسایه پناه ببرند هم عموماً قبل از ورود کشته می‌شدند تا بیماری منتقل نشود.هزاران سال ترس از بیماری‌های واگیردار چنان ریشه عمیقی در زندگی بشر داشته که کم کم بخشی از حافظه ژنتیکی ما را تشکیل داده است.

از اینروست که حتی در قرن حاضر و با اینهمه پیشرفت‌های علمی، ما همچنان با شروع اپیدمی یک بیماری که میتواند کشنده باشد، وحشت روز افزونی جوامع را در بر می‌گیرد درحالی که نسبت به مرگ‌های گسترده‌تر و محتمل‌تر چنین واکنش شدیدی نداریم.

https://zistonline.com/vdccp1q4.2bqip8laa2.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما