تاریخ انتشار :شنبه ۱۳ آبان ۱۳۹۶ ساعت ۰۹:۴۰
کد مطلب : 65381
ممکن است با واژه‌هایی نظیر "استارتاپ" ، "سرمایه‌گذاران فرشته" ، "مراکز نوآوری" و "شتابدهنده‌ها" برخورد کرده باشیم اما درباره رسالت دقیق آنها ندانیم طوریکه نتوانیم تفکیکی بین یک شتابدهنده معمولی و شرکتی که می‌تواند تضمینی برای موفقیت باشد قائل باشیم.
به گزارش زیست آنلاین، با گسترش تدریجی فضای کارآفرینی و شکوفایی ایده‌های دارای ارزش اقتصادی در جوانان کشور، مفاهیم و ساختارهایی بدیع در حال شکل‌گیری است که هر چند مربوط به امروز و دیروز نیست اما به واسطه اینکه اغلب به شکل محدود و انفرادی بوده، ساختاری بر آن تعریف نشده و منسجم نبوده است.

مفاهیمی نظیر کسب‌وکار نوپا، استارتاپ، شتابدهنده، مرکز نوآوری، صندوقهای سرمایه‌گذاری جسورانه و سرمایه‌گذاران فرشته از جمله حوزه‌های نوینی هستند که هر کدام با تعریف و ساختاری مشخص، به مدیریت و راهبری مقوله کارآفرینی به سبک جدید و ترویج پدیده استارتاپی می‌پردازند.

پرداختن رسانه‌ها به بخشها و مفاهیم خاصی از این ساختار نوین که با سرعتی خیره‌کننده در حال رشد است، باعث بروز نوعی عدم توازن شده و نقش برخی از بازیگران اصلی این سیکل تعاملی، در روایات رسانه‌ای مهجور مانده است.

اثبات این ادعا را می‌توان در شناخت به نسبت کامل مردم از مفهوم "استارتاپ" و عدم آگاهی آنان از فعالیتهایی نظیر "شتابدهنده‌ها" یافت.

دنیای امروز، دنیای کارآفرینان است؛ دنیای افرادی خوش‌فکر که می‌خواهند با دیدگاه‌های منحصر به فرد و نوآورانه‌شان دنیا را به چیزی بهتر از آنچه هست تغییر دهند و برای دستیابی به آرمانهایشان تیمی پرانرژی و با عزم و اراده فولادین تشکیل می‌دهند.

این کارآفرینان از روزهای اولیه شکل‌گیری تا رسیدن به اهداف و برنامه‌هایشان در کوتاه مدت و تبدیل شدن به شرکتهای بزرگ و تعیین کننده در بازار به فضای فیزیکی، فکری و فرهنگی برای پرورش و حمایت از استارتاپهای نوآورانه‌شان نیاز دارند.

قطعا در این مسیر طولانی و پرپیچ و خم، مشکلات و موانع بسیاری به استقبال کارآفرینان خواهد آمد که در صورت عدم حضور راهبر، می‌تواند آنها را به بیراهه بکشاند؛ به عبارت دیگر از این جهت بوده که طی سالهای گذشته مراکز رشد دانشگاهی و پارکهای علم‌وفناوری با رویکرد دولتی شکل گرفته و به ایفای نقش در حوزه راهبری و هدایت دارندگان ایده پرداخته است.

اما همین «رویکرد دولتی» بعضا منجر به ایجاد ساختاری بروکراتیک با لایه‌های مدیریتی متعدد شده و از طرفی با توجه به عدم وجود قوانین مشخص برای شراکت بخش دولتی با کسب‌وکارهای نوپا که اغلب ماهیتی خصوصی دارند، این مراکز در نهایت چندان موفق نبوده‌اند.

لذا همین موضوع زمینه‌ای برای رواج و توسعه "شتابدهنده‌ها" که به Accelerator نیز شناخته می‌شوند، شد که ساختاری منسجم و مشخص برای حمایت و توسعه کارآفرینی نوآورانه و دانش‌بنیان است.

در تعریف شتابدهنده باید گفت «شرکتهایی هستند که روی ایده‌های جدید سرمایه‌گذاری می‌کنند؛ به صاحبان ایده‌ها کمک می‌کنند تا بتوانند تعریفی صحیح و نمونه اولیه مناسبی از کالا یا خدماتی که قصد نوآوری در آن صنعت را دارند ارائه دهند؛ شتابدهنده‌ها همچنین در تعیین هویت مشتریهای هدف و تأمین منابع نظیر سرمایه و نیروی کار به صاحبان ایده‌ها یاری می‌رسانند.»

از آن جهت که طی یکی دو سال اخیر به تعداد این مراکز که رسالتی مانند مراکز رشد دارند به شکل چشم‌گیری افزوده شده و حتی کمپانیهای بزرگ اقتصادی کشور نیز به فکر راه‌اندازی این مراکز به شکل مستقل برای خود افتاده‌اند، گفت‌وگویی دوستانه را با دست‌اندرکاران جوان و پرشور یکی از شتابدهنده‌های کشور که رسالتی خاص را برای خود تعریف کرده و عمر راه‌اندازی آن کمتر از شش ماه است و از طرفی وابسته به یکی از هلدینگهای سرمایه‌گذاری بزرگ است، انجام دادیم و از آنان درباره رسالت، دیدگاه‌ها، ذات استارتاپها و راه رسیدن به موفقیت پرسیدیم.

بر این اساس گفت‌وگویی را با مظفر اعتضادی‌فر و اشکان تقی‌پور از مدیران «فضای کاری اشتراکی» و «توسعه کسب‌وکار» شتابدهنده سریر که در چارت مرکز نوآوری و فناوری غدیر (نوآفر غدیر) فعالیت می‌کنند، داشتیم و در این گفت‌وگو مانی اکبرپوری از «فعالان استارتاپی» کشور نیز ما را همراهی کرد.

این گپ‌وگفت دوستانه در ساختمان شتابدهنده مذکور که همچنان در دست توسعه بود و از برخی طبقات آن بوی رنگ به مشام رسید و در آخرین طبقه، با فضایی ساده و دلنشین انجام شد که مشروح آن در ادامه آمده است:

 ابتدا درباره رسالت شتابدهنده سریر و ضرورتی که هلدینگ سرمایه‌گذاری مذکور را بر آن داشت تا به این عرصه ورود کند، کمی توضیح دهید.

اعتضادی‌فر: ضرورت ورود هلدینگ مذکور به این حوزه برای حمایت از اقتصاد دانش‌بنیان بود که برای سال جاری اولویت اصلی را روی حوزه فناوری اطلاعات و ارتباطات گذاشتند و بر همین اساس مرکز نوآوری و فناوری غدیر به منظور تحقق اجرای الگوی «مرکز نوآوری شرکتی» در کشور کار خود را آغاز کرد.

این مرکز با حضوری فعال در اکوسیستم نوآوری و کارآفرینی، فرآیند جذب و حمایت از جوانان خلاق شامل پایش بیش از ۱۰۰ استارتاپ، استقرار بیش از ۳۰ تیم استارتاپی در محیط کار اشتراکی سرزمین استارتاپهای سریر، برنامه‌ریزی برای شتابدهی و سرمایه‌گذاری بر روی برخی از این استارتاپهای منتخب و استفاده از پلت‌فرمهای روز دنیا در هدایت و ساماندهی فرآیند تجاری‌سازی ایده‌های کاربری را آغاز کرده است.

البته باید بگویم که این مرکز پس از بررسیهای انجام شده توسط کارگروه ارزیابی و تشخیص صلاحیت شرکتها و مؤسسات دانش‌بنیان به علت ارائه خدمات متنوع تجاری‌سازی به ایده‌های استارتاپی، موفق به کسب عنوان «دانش‌بنیان» شده است.

 با این تفاسیر چه ارتباطی بین «سریر» و «نوآفر غدیر» برقرار است؟

اعتضادی‌فر: در واقع نوآفر قرار است هلدینگ بالاسری سریر و عملا مجموعه‌ای برای گیت ورودی ایده‌ها، بیزینس‌های جدید و حتی حلال مشکلات هلدینگ بالادستی خودش باشد.

برای شفاف شدن نقش این دو باید بگویم که شرکت سرمایه‌گذاری غدیر در حال حاضر دارنده هلدینگهای دریایی و حمل‌ونقل، صنعت و معدن، مالی و تجاری، برق و انرژی، نفت و گاز و پتروشیمی، ساختمان و سیمان است و نوآفر را هم در بخش هلدینگ فناوری اطلاعات خود تعریف کرده است.

هدف از راه‌اندازی این مرکز هم اول از هر چیز سرمایه‌گذاری روی کسب‌وکارهای داخلی که پتانسیل رشد بالایی دارند، و بعد از آن نیز به فکر برآورده کردن نیازهای هلدینگهای این گروه سرمایه‌گذاری بوده است.

 در همین راستا برای برقراری ارتباط راحت‌تر با تیمهای چابک استارتاپی، دروازه‌ای به اسم «سریر» را راه‌اندازی کردند تا بتواند دنیای لخت و بزرگ کمپانیهای اقتصادی سنتی و هلدینگهایی که در این مجموعه فعال است را به کسب‌وکارهای نوپا وصل کند و زمینه‌ای برای سرمایه‌گذاری در ایده‌های نوآورانه مرتبط با نیازهای این گروه سرمایه‌گذاری باشد بنابراین سریر توسط هلدینگ فناوری اطلاعات غدیر که شرکت خدمات انفورماتیک راهبر است، شکل گرفت. سریر فعالیتهای خود را از کدام بخش جامعه شتابدهنده‌ها آغاز کرد؟

اعتضادی‌فر: فعالیتهای این مجموعه در فاز اول با coworking space (محیط کار اشتراکی) شروع شد و بعد از آن مراحل شتابدهی و احتمالا تا پایان سال، سرمایه‌گذاری را خواهد داشت.

چه خدماتی را در این مراحل ارائه می‌کنید؟

اعتضادی‌فر: همانطور که گفتم با توجه به اینکه تیمها تقریبا از تیر ماه سال جاری در مرکز مستقر شدند، فاز اول را با محیط کار اشتراکی پیش می‌بریم و امکانات پیش‌فرضی که در این مراحل وجود دارد نظیر پهنای باند اینترنت نامحدود برای دانلود و آپلود، میز و صندلی، اتاق استراحت، سالن همایش و ملزومات اداری را به تیمهای حاضر در مرکز ارائه می‌دهیم.

هزینه‌ای هم که برای هر نفر ماه از تیمها در نظر گرفته‌ایم ۱۰۰ هزار تومان است که به نسبت بسیاری از مراکز شتابدهنده دیگر رقم کمتری است؛ از سویی دیگر هدف مجموعه به هیچ عنوان درآمدزایی از این محل نبوده زیرا این رقم به هیچ عنوان پوشش هزینه‌هایمان نیست و تنها به فکر جذب استعدادها و سرمایه‌گذاری روی آنها هستیم.

شما چه امتیازی به نسبت شتابدهنده‌های فعال دیگر دارید که می‌تواند انگیزه‌ای برای ورود صاحبان ایده و تیمها به محیط کاری شما باشد؟
 
اعتضادی‌فر: قطعا نِتوُرک و شبکه منتورها برای تیم‌های استارتاپی بسیار اهمیت دارد و با توجه به تجربه‌ای که از حضور در شتابدهنده‌های دیگر دارم باید بگویم که برخلاف مجموعه‌های دیگری که ممکن است مِنتورهای خوبی هم داشته باشند، تیمهای حاضر در مرکز ما بعد از مرحله شتابدهی به امان خدا رها نمی‌شوند و آنها را در خلأ نمی‌گذاریم.

تفکر هلدینگ سرمایه‌گذاری غدیر در زمان راه‌اندازی نوآفر این بود که با وجود ۱۸۲ شرکتی که در این مجموعه فعال است، باید از سرویسهای نوآورانه همین تیمهای استارتاپی برای رفع نیازهای شرکتهای موجود در این مجموعه بهره برد لذا این، ظرفیت بزرگی است که ما در اختیار تیمها قرار می‌دهیم و قطعا برای کسانیکه دنبال کسب‌وکار تضمین شده در آینده هستند، مزیتی چشمگیر به حساب می‌آید.

به عنوان مثال اگر از بین چندین شرکت «خدمات منزل»، یکی از تیمهای موجود در مرکز شتابدهی ما بتواند با چند شرکت موجود در گروه برای ارائه خدمات تفاهم کند، دیگر نیازی به فعالیتهای خرد مانند استارتاپهای بسیاری که در این زمینه فعال هستند، ندارد و عملا کارش گرفته است.

 

لذا بار دیگر تأکید می‌کنم که این بزرگترین امتیازی است که یک شتابدهنده می‌تواند به استارتاپهایش بدهد.

آیا به همین اندازه که شما به پتانسیل بالقوه گروه سرمایه‌گذاریتان برای حمایت از استارتاپهای موجود در سریر خوشبین هستید، هلدینگهای فعال در این گروه هم که اغلب دیدگاه‌های سنتی دارند، ارزشی برای کارهای نوآورانه شما و تیمهای موجود در بدنه‌تان قائل هستند؟

تقی‌پور: قطعا بستگی به نوع هلدینگها دارد؛ با توجه به اینکه هشت هلدینگ در گروه غدیر فعالیت دارد نزدیکترین آنها به دیدگاه‌های نوآورانه و استارتاپی، هلدینگ فناوری اطلاعات است که به نوعی ادبیات و زبان این حوزه را درک می‌کند.

بخش فناوری اطلاعات قطعا درک می‌کند که چه اتفاقاتی برای استارتاپها در حال رخ دادن است و چه میزان فرصت رشد در برابر آنها وجود دارد.

مجموعه غدیر هم از این حیث بوده که مرکز نوآوری و فناوری خود را زیرمجموعه هلدینگ فناوری اطلاعات قرار داده و فرضا در هلدینگهای سیمان و ساختمان تعریف نکرده است؛ البته باید بپذیریم که رفته رفته با فعالیتهای این مرکز فرهنگ‌سازی لازم در سایر هلدینگها نیز انجام می‌شود و به ضرورت محتواسازی و تولید مالتی‌مدیا برای پلت‌فرم آی‌سیما که می‌تواند زنجیره‌ای برای تأمین آنها به وجود آورد، پی می‌برند.

 استارتاپها ممکن است تحمل این فرهنگ‌سازی که به دراز بینجامد را نداشته باشند و هلدینگهای دیگر غدیر را عملا ظرفیتی برای فعالیتهای خود نبینند؛ صرف هلدینگ فناوری اطلاعات چه امتیاز و پیشنهادهای جذابی برای تیمهای علاقمند به ورود در شتابدهی را دارد؟

تقی‌پور: اتفاقا موضوع خوبی را اشاره کردید زیرا پیاده‌سازی سامانه‌هایی نظیر جامع بازار مسکن و ثبت سفارشات گمرکی با شرکت راهبر بوده است و اطلاعات حدود دو میلیون صنف که در کشور فعال هستند، در اختیار مجری این پروژه است.

در واقع اطلاعات مربوط به این سامانه، دیتابیسهایی است که در اختیار شرکت خدمات انفورماتیک راهبر قرار دارد و می‌توانیم یکسری رابطهای کاربردی برنامه‌نویسی امن به استارتاپهایی که می‌خواهند در حوزه‌های مشابه فعالیت کنند، بدهیم.

بنابراین زمینه برای استارتاپهایی که می‌خواهند در زمینه بیگ‌دیتا یا سامانه‌های املاک فعالیت کنند، فراهم است و می‌توانند در راستای فعالیتهای خود به جای اینکه با کلی مشاور املاک سر و کله بزنند، با دریافت یک مصوبه برای آنها، اطلاعات مورد نیازشان را از این طریق در اختیار بگذاریم.

به عنوان مثال در زمینه خدمات بیمه، پیشنهادی داشتیم که دنبال این بودند تا به منازل بیمه آتش‌سوزی ارائه دهند؛ ما می‌توانیم این کار را با دریافت یک مصوبه از طریق ۹۰ هزار مشاور املاک تهران انجام دهیم و استارتاپ به جای اینکه یک عامل فروش داشته باشد بتواند از ظرفیت ۹۰ هزار املاکی برای فروش بیمه‌نامه‌هایش استفاده کند.

در همین راستا، کسب‌وکارهایی که دنبال ارائه راه‌حل برای برخی مشکلات ساختمانها، ارائه خدمات به ساختمانها یا حتی راه‌اندازی فین‌تکی در این زمینه هستند، می‌توانند از این طریق اقدام کنند.

قطعا فعالیتهای مرکز ما با هلدینگ ICT شروع شده و به تمام هلدینگهای گروه تسری می‌یابد.

ایجاد تب استارتاپی در کشور چه میزان در روند شتاب‌دهیهای یک شتابدهنده می‌تواند تأثیرگذار باشد و ضرورت رشد روزافزون تعداد شتابدهنده‌ها در چیست؟

تقی‌پور: یک بخشی از موضوع تب استارتاپی ناشی از تفکر مردم است که همه استارتاپ را مترادف پول می‌دانند و بخش دیگر هم که در واقع پاسخی به بخش دوم سؤال شماست، متوجه خودمان که از فعالان این بخش هستیم، می‌شود.

وقتی در این حوزه شاهد فعالیت ۶۰ شتابدهنده باشیم، دانشجویان تصور می‌کنند لابد خبری هست که این تعداد شتابدهنده و هر کدام با حداقل سرمایه‌گذاری روی ۱۰ استارتاپ شکل گرفته‌اند لذا به فکر ایجاد استارتاپ می‌افتند.

اغلب این افراد هم با هدف دریافت seed money (سرمایه مرحله کشت ایده) یک استارتاپ راه می‌اندازند تا هم برای سه چهار ماه منبع درآمدی داشته باشند و هم کسب تجربه کنند.

جالب است برخی استارتاپها در درون خودشان، می‌دانند که استارتاپ نیستند اما نمی‌دانند که وانمود کردن آنها چه ضربه‌ای به اعتماد صندوقهای سرمایه‌گذاری و شتابدهنده‌ها برای حمایت از سایرین که ممکن است واقعا استارتاپ باشند، می‌زند.

شما چطور به تفکیک و غربالگری این جامعه آماری که اغلب هم استارتاپ نیستند، می‌پردازید؟

تقی‌پور: ما این ادعا را داریم که وجه تمایزمان با سایر استارتاپها، «شرکتی» بودنمان است به این معنی که هر استارتاپی را هر چند افق دیدش بلند باشد، حمایت و سرمایه‌گذاری نمی‌کنیم و تنها به سمت استارتاپهایی می‌رویم که به سبد داراییهای شرکت غدیر نزدیک است.

اکبرپوری: با توجه به تعریفی که اشکان از شتابدهنده شرکتی ارائه کرد باید اینطور گفت که فرضا از تعداد متقاضیانی که در مرحله اول شتابدهی این شتابدهنده شرکت کرده و تنها تعداد معدودی به مرحله بعد راه یافتند که فکر کنم تعدادشان ۱۳ باشد، ممکن است تمام آنها به مرحله شتابدهی و حمایت نرسند یا بالعکس تمام آنها با توجه به اینکه فعالیتشان به پورتفوی گروه سرمایه‌گذاری نزدیک است مورد حمایت واقع شوند؛ الزاما عدد مشخصی از میزان تعداد استارتاپهای حمایت شده نمی‌توان گفت.

به عبارت دیگر، شتابدهنده‌های شرکتی با توجه به اینکه رسالت مشخصی دارند ممکن است ریزش در آنها زیاد باشد زیرا می‌خواهند به شکل هدفمند در مرحله شتابدهی حرکت کنند و صرفا بودجه‌ای برای آنها تعریف نشده که به هر شکلی بخواهند هزینه کنند.

این در حالی است که گویا برخی شتابدهنده‌ها رسالتشان این است که مقداری پول را بر روی فرضا ۱۰ تیم چه خوب باشند چه نباشند سرمایه‌گذاری کنند.

چند وقت پیش به سایت یکی از شتابدهنده‌ها مراجعه کردم و دیدم از پنج دوره شتابدهی که برگزار کرده بود، نصف استارتاپهای چهار دوره قبلی آن کاملا کار را رها کرده و سایتهایشان خاموش شده بود؛ این موضوع قطعا برای یک شتابدهنده زشت است و نشان می‌دهد که بی‌هدف در زمینه حمایتها اقدام کرده و لطمه‌ای به اعتبار آن است.

به نظر شما نرخ دقیقی از میزان موفقیت یا شکست در این بخش وجود دارد؟

اکبرپوری: اتفاقا خاطرم هست جایی نوشته بود که ضریب موفقیت یک استارتاپ در ایران زیر پنج درصد است اما خاطرم نیست این رقم برگرفته از چه منبع آماری بود؛ با در نظر گرفتن این رقم که ضریب بسیار بالایی است، شتابدهنده‌ها باید بسیار دقیق و هدفمندتر پیش روند در غیر این صورت سالانه پول هنگفتی را دورریز کرده‌اند.

درباره نُرم جهانی این شاخص اطلاعاتی موجود است؟

تقی‌پور: بگذارید اینطور بگویم؛ گوگل کسب‌وکارش را براساس دسته‌بندی که دارد به سه سطح طبقه‌بندی می‌کند.

تبلیغات و سِرچ در حال حاضر ۷۰ درصد درآمد این کمپانی را از آنِ خود کرده‌اند و سطح اول را تشکیل می‌دهند؛ در سطح بعدی پروژه‌های آینده نگرانه‌تر وجود دارد که به عنوان مثال یکی از آنها پلت‌فرم اندروید است که سالها روی آن کار کرده و رفته رفته تبدیل به هسته اصلی کسب‌وکار این شرکت می‌شود.

اما در سطح سوم که کاملا فضایی است، پروژه‌های چالش برانگیزی وجود دارد که گوگل می‌گوید اگر از میان ۱۰ ایده، ۹ایده کنار گذاشته نشود، یعنی پروژه به اندازه کافی چالش‌برانگیز نبوده است.

  بنابراین طرز تفکر استفاده مقطعی از seed money و رفتن سمت پروژه‌ای دیگر را می‌توان خطرناک تلقی کرد...

اعتضادی‌فر: من این موضوع را لمس کرده‌ام زیرا با تیمهایی که وارد مجموعه می‌شوند بسیار سر و کار دارم؛ صراحتا بسیاری از تیمها می‌گویند فعلا برویم یک seed money بگیریم شاید کسی حاضر شد روی ایده ما سرمایه‌گذاری کند.

هر چند خبر ندارند که این کارشان باعث لطمه به اعتماد سرمایه‌گذارها و مفهوم استارتاپهاست اما موضوع دیگری نیز وجود دارد که به همین میزان می‌تواند اشتباه و برای کسب‌وکارها منحرف کننده باشد.

 چه موضوع دیگری می‌تواند به این شدت اشتباه باشد؟

اعتضادی‌فر: با بسیاری از تیمها که صحبت می‌کنم، در گام نخست می‌گویند که ما سرمایه‌گذار داریم و ۸۰ درصد کارمان حل است در صورتیکه نمی‌دانم چرا وقتیکه سرمایه‌گذار دارند سمت ما آمده‌اند؟!

نکته این است که شاید برخلاف چند سال گذشته، دیگر خیلیها حاضر نیستند روی هر ایده‌ای سرمایه‌گذاری کنند زیرا آنقدر نرخ شکست بالا رفته و تیم‌سازیها کشکی شده است که هر کسی به خود این اجازه را می‌دهد با یک لوگو و یک سایت، خود را استارتاپ معرفی کند.

بسیاری از کسانیکه خود را استارتاپ می‌دانند، تفکرشان این است که ظرف شش ماه یک ایده را پایش می‌کنیم و دو میلیارد تومان که سرمایه جذب کردیم و درصدی از آن را که به جیب زدیم، می‌رویم سمت ایده دیگر...

متأسفانه این تفکر به اندازه‌ای باورمان شده که وقتی با تیمها برای تزریق سرمایه ۱۵۰ میلیون تومانی به آنها و در اختیار گرفتن ۱۵ درصد سهامشان صحبت می‌کنیم، این رقم در نظرشان ناچیز می‌آید در حالیکه هنوز هیچ سرمایه‌گذاری جذب نکرده‌اند.

به گزارش تسنیم، متأسفانه این تفکر اشتباه بلای جان تیمهای استارتاپی شده است زیرا باعث می‌شود به راحتی شراکت را نپذیرند.

 

https://zistonline.com/vdccs1qe.2bqp48laa2.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما