اراده معطوف به قدرت در مقابل قدرت معطوف به اراده

به گزارش زیست آنلاین ،وی ضمن خیر مقدم به میهمانان بین المللی و ملی در این کنفرانس گفت: امروزه بسان قدیم نیست که در سفره های دور دست مان از سبک زندکی مردمان و روش اداره جامعه میزبان داشته باشیم. چون جوامع بشری همگی براساس رویکرد یکسان زندگی می کنند و آن سبک زندگی است که براساس "مدرنیته" به همه تزریق شده است و ما ایرانیان هم از این موضوع متمایز نیستیم.
امامی مدرنیته را دارای دو مشخصه اصلی دانست و اظهار داشت: اولین مشخصه، نتیجه گرایی و کسب سعادت از هر طریق و هر ابزاری چه برای خودشان و چه برای سازمان و چه مدیریت کشور است. اینکه جهان کوچک شده به این معناست که همه یکسان زندگی می کنیم و سبک زندگی همه افرادی که در کشورهای گوناگون زندگی می کنند براساس منفعت طلبی است. لذا برای همه ما موفقیت به معنای کسب منفعت بیشتر، چه برای شخص خودمان و چه برای سازمان هایمان می باشد و در انتخاب ابزار و روش کسب منفعت یک شاخص وجود دارد و آن هم میزان Efficiency and Effectiveness آن ابزار یا روش در کسب سود بیشتر است.
وی مشخصه دوم را تسلط قدرت طلبی و کسب قدرت بر اراده در تمامی جوامع دانست و عنوان کرد: این دومین وجه مشترک است که امکان سوغات فرهنگی را برای ما به حداقل میزان می رساند و بر این اصل استوار است که اراده بشری در اختیار کسب قدرت بیشتر بنا شده است.
رئيس منطقه اي بنياد جهاني انرژي به بیت شعری از کلیم کاشانی که گفت "بر توسن اراده خود کس سوار نیست/ در دست اختیار عنان گسسته است" اشاره ای داشت و ادامه داد: این دو مشخصه که سبک زندگی یکسان برای همه جوامع ساخته است از آن تمدنی است که منشا مدرنیته در جهان است و در دو سده اخیر به جهان هدیه شده است. این تمدن دو مشخصه اصلی دارد اول منفعت طلبی و دوم اراده معطوف به قدرت. البته هرگز نمی توان منافع کم نظیر تاریخی این تمدن را منکر شد.
وی تصریح کرد: افزایش دانش بشری در علوم مهندسی و پزشکی، افزایش طول عمر بشری، همه و همه نمادی از مزیت بزرگ این تمدن است که امروز در تک تک نقاط جهان از شرق گرفته تا غرب و از شمال تا جنوب خود را نشان می دهد.
امامی خروجی این رویکرد تمدنی با تمامی مزایایش را چنین تشریح کرد: خروجی این رویکرد این است که بشر برای توسعه قدرت طلبی خود، اراده را تحت کنترل در آورده است و تسلط بر اراده یعنی مرگ تدریجی اخلاق و افزایش خشونت و تسلط بر طبیعت و بهره برداری از هر ابزاری برای کسب سود بیشتر که خود آن ابزارها عامل آلودگی زیست محیطی هستند.
وی افزود: پیشنهاد مدرنیته برای خروج از بحران های زیست محیطی که محور بحث است صرفا بر چهار موضوع محوری شامل Efficiency، Saving، Clean energy و Cycle economy استوار است. یعنی با کمترین مصرف، سودمان را بیشتر کنیم یا از انرژی های رایگان استفاده کنیم و از اقتصاد چرخه ای بهره ببریم. درحالی که چالش زیست محیطی متاثر از فلسفه حاکم بر تمدن کل بشری و مدرنیته ای است و این روش های پیشنهادی هم در چارچوب منفعت طلبی و قدرت طلبی بیشتر است و اکنون می خواهیم بر زباله ها هم مسلط شویم همانگونه که قبلا بر خاک مسلط بودیم و اینک بر خورشید تسلط یافته ایم.
رئيس منطقه اي بنياد جهاني انرژي با تاکید بر این مسئله که تمدن غرب، زاینده مدرنیته است افزود: برای خروج از بحران های قید شده نیازمند تئوری سازی نیز هستیم که در آن دو باید به نقد کشیده شود. یکی از این فرض ها این است که تمدن غرب مسلم و کامل فرض نگردد و دوم اینکه تجربیات تاریخی و فرهنگی جوامعی که دارای تمدن و حکمت عقلی هستند، یکسری مفاهیم تاریخی که تاریخ مصرفشان گذشته، فرض نگردد.
وی تصریح کرد: به اعتقاد من خروج از چالش های زیست محیطی و اجتماعی متاثر از مدرنیته با همه منافعی که برای بشر داشته است، در تمدن سرزمین ایران خفته است. سرزمینی که از زادگاه تا آرامکاه مولانا، از آرامگاه جامی تا گنجوی تا بوعلی سینا تا عطار تا اقبال لاهوری تا شاه نعمت اله ولی امتداد دارد. در تمدن ایران زمین برخلاف مدرنیته بر انسان قدرتمند و عقل قدتمند بنا نشده است. ما در فرهنگ و دانش ایرانی فقط عشق قدرتمند داریم. در این جهان بینی انسان قدرتمند و عقل قدرتمند یا بعبارتی دیگر انسان مطلق، عقل مطلق مزمون است و قدرت از آن عشق است. در تمدن ایران زمین هم، انسان محور است اما به عنوان بخشی از عالم طبیعت و این انسان مطلق نیست.

https://zistonline.com/vdcirqaq.t1ayv2bcct.html