تاریخ انتشار :دوشنبه ۱۲ تير ۱۳۹۶ ساعت ۰۱:۱۱
کد مطلب : 63102
*امید سلیمی نژاداقتصاد محیط زیست موضوعی است که در سالهای اخیر مطرح شده است و زیاد قدیمی نیست منشاء آن به سال ۱۹۶۰ بر می گردد که با جنبش های محیط زیستی در کشورهای اروپایی شروع شدکه به اسم جنبش های محیط گرایی مطرح بود.
چالش بزرگ اقتصاد سبز
اما کم کم این مفهوم جای خودش را هم در اقتصاد و هم در محیط زیست پیدا کرد و به همین دلیل اقتصاد محیط زیست شکل گرفت که دو موضوع اقتصاد و محیط زیست را با هم در بر می گرفت و گزینه های جدیدی بر پایه این ارزش ها مطرح می کرد.
هدف اصلي آن ايجاد موازنه بين فعاليت های اقتصادی و اثرات محيط  زيستي آنها با در نظر گرفتن همه هزينه فايده های مربوط به آنهاست   . اصول نظری اقتصاد محيط زيست از اين جهت طراحي شده است كه هزينه های آلودگي و تخريب منابع محيط زيستي را محاسبه کند ،كاری كه مدل های رايج اقتصادی ، از انجام آن ناتوان هستند.
اين آثار زماني به وجود مي آيند كه فعاليت واحدهای اقتصادی (بنگاه ها و مصر ف كنندگان )به توليد و مصرف واحدهای ديگر اثر گذاشته و اين هزينه ها و منافعی كه به ديگران تحميل مي شود به طور رسمي در محاسبات سود و زيان وارد نمی شود .به عبارت ديگر، اگرچه اين آثار در عمل مشاهده مي شوند، قیمت گذاری  نشده و به طور رسمي هيچ جبراني برای آنها در نظرگرفته نميشود.
برای اينکه بتوانيم تصميم عاقلانه ای در خصوص حفظ كيفيت محيط زيست  طبيعي اتخاذ كنيم آگاهي از خدمات طبيعت و ارزش آنها ضروری است .برای انتخاب بهترين راه حل از ميان راه حلهای موجود كاربری های طبيعت ،بايدراه حلي را انتخاب كنيم كه بيشترين ارزش را داشته باشد.بنابراين هدف اصلي ارزش گذاری اقتصادی محيط زيست ، ايجاد امکان مقايسه ميان حفاظت محيط زيست و توسعه اقتصاد ی اجتماعي برای دست يافتن به مصرف بهينه منابع كمياب است
به همین دلیل به اقتصاد محیط زیست رو می آوریم اقتصاد سبز را مي توان مدل توسعه اقتصادی بر پايه توسعه پايدار و دانش اقتصاد محيط زيست دانست كه علاوه بر كاهش خطرات محيط زيسدتي در  صددد بهبود  سلامتي انسان ها و ايجاد برابری اجتماعي نيز مي باشد.
اقتصاد سبز فرآيندی است كه طي آن رفاه و حقوق اجتماعی UNEPطبق تعريفانسان افزايش مي يابد، در حاليکه خطرات و تهديدهايي كه متوجه محيط زيست است كاهش مي يابد.
فکر و ايده اقتصاد سبز از بوجود آمدن بحران های متعدد و تسريع در روند تخريب  منابع بوجود آمد .اين ايده نو در حقيقت منافع اقتصادی و محيط زيستي را در كنار هم رشد مي دهد.
اما این روند می تواند دستاوردهای زیادی به همراه داشته باشد.تغییر فرایندتولید، اصلاح الگوهاي تولید ،کاهش سرانه تولید زباله و مصرف سرانه انرژي ، اشاعه و توسعه تجارت پایدار، کاهش فقر و توسعه عدالت ،توزیع عادلانه درآمدرا می تواند از دستاوردهای ان نام برد و در این میان سه شکور گره جنوبی،چین و فرانسه را نیز به عنوان سه کشوری که در این زمینه پیشتاز بوده اند نام برد.
اما در این میان برند سبز هم پایش به میان کشیده می شود .برند سبز برندی است كه مصرف كنندگان را با محافظت محيطي وفعاليت  های تجارت پايدار و محصولات و خدمات حامي محيط زيست (سبز  ) مرتبط مي سازد.برند در واقع یک علامت است اما این علامت می تواند راه بازارهای جهانی را به سوی محصولات ی که برند سبز دارند را باز کند .
کشورهای آلمان کاندا آمریکا سوئد نروژ دانمارک و فنلاند از مهمترین کشورهای برند سبز هستند . این کشورها به صورت بین المللی قوائدی را تعریف می کنند که اگر محصولی بر اساس این قوائد قرار بگیرد می تواند برند سبز دریافت کند . اما همین برند می تواند ارزش افزوده این محصولات را تا حدود زیادی بالا ببرد.
اما در این میان بزرگترين چالش در حركت به سوی اقتصاد سبز ايجاد  تعادل و همکاری بين زمينه هايي است كه باهم پيوندی دارند .مانند رشد اقتصادی ، ايجاد مشاغل و تماميت زيست محيطي بين فقير و غني و بين نسل های حاضر و آينده و این موضوعی است که باید برای ان وقت و هزینه گذاشته شود و آموزش نیز سر لوحه ان شود .

 

https://zistonline.com/vdcb58b0.rhbfgpiuur.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما

به به ، احسنت ، بسیار عالی و خواندنی لطفا چند کلمه را هم ویرایش و اصلاح کنید