تاریخ انتشار :چهارشنبه ۳۱ مرداد ۱۳۹۷ ساعت ۰۳:۰۰
کد مطلب : 78605

قربانی کردن و فلسفه آن

وحید حلاج، ایمان معمار
همواره سنت های دینی که امروزه نمی توانند کارکردهای تعریف شده در زمان خود را پاسخ دهند، جایگاه خود را به صورت عرفی، قانونی و حتی شرعی در بخش بزرگی از جوامع دینی از دست می دهند. اما یکی از سنت هایی که هنوز در قرن بیست و یک شاهد آن هستیم قربانی کردن است.
قربانی کردن و فلسفه آن
به گزارش زیست آنلاین، رسم قربانی کردن، رسمی دیرین و دیرپا در میان ادیان و ایین ها و اسطوره هاست. خلاصه عمل “قربانی” این است که من، موجود دیگری ( غالبا یک حیوان) را در پیشگاه خدا یا خدایان قربانی می کنم تا آن خدا/خدایان خرسند شوند و از جانب آن/آن ها به من آسیب و گزندی نرسد. 

این رسم منحصر به اسلام یا هیچ دین و آئین خاصی هم نیست حتی بسیاری از ما در زندگی روزمره، دست به قربانی می زنیم: خانه ای می خریم و گوسفندی را قربانی می کنیم، ماشین می خریم یا شغلی به دست می آوریم یا عروسی می کنیم و قس علی هذا. 

فیلسوفان اخلاق طرفدار گیاهخواری، معمولا به اصل عدم وارد کردن رنج ناضرور به موجودات صاحب رنج استناد می کنند و می گویند کشتن حیوانات برای استفاده از گوشت یا سایر متعقاتشان موجب وارد آمدن رنجی به آن ها می شود که ناضرور است. به جای استفاده از گوشت می توان گیاه را مصرف کرد و از رنج ناضرور پرهیز نمود.
 
علیرغم پذیرفتن این استدلال من اما به روی دیگر موضوع اشاره می کنم. تمام فلسفه قربانی کردن در این است که من/ما بر موجود/موجودات دیگر ارجحیم و آن ها می توانند و بلکه باید به خاطر ما قربانی شوند. شبیه این تلقی در مورد بسیاری از جنگ ها و دیگر مناسبات میان انسان ها هم چشم می خورد. مثلا آمریکا به افغانستان یا عراق حمله می کند و جان هزاران انسان را می گیرد تا جان مردم سرزمینش در امان بماند یعنی مردم دیگر سرزمین ها می توانند یا بلکه باید قربانی شوند تا مردم سرزمین  من سلامت بمانند.

طرفداران عمل قربانی کردن، برای توجیه این عمل  باید بتوانند لااقل به سه پرسش پاسخ دهند:

 اول این که باید نشان دهند وجود و متعلقاتشان بر وجود قربانی ارجح است 

دوم این که حتی اگر نشان دهند که وجودشان ارجح است باید نشان دهند که عمل قربانی کردن، دقیقا کارکرد مورد نظر را برقرار می کند یعنی به وسیله قربانی کردن، خطری جدی نسبت به آن ها برطرف خواهد شد. 

سوم این که باید نشان دهند که هیچ راه اخلاقا بهتری برای تامین وجود و متعلقاتشان نسبت به راه قربانی کردن وجود ندارد. 

تا جایی که من می دانم شاید استدلالاتی هرچند ناکافی نسبت به پرسش اول صورت گرفته باشد اما نسبت به پرسش دوم و سوم هیچ تلاشی نشده تا نشان دهد که قربانی کردن موجود/موجودات دیگر بهترین راه از میان راه های ممکن است.

از طرف دیگر، باید اظهار داشت، همواره یکی از کارکردهای اصلی قربانی کردن که نه معطوف به "امر مقدس" بلکه متوجه جامعه ای است که درگیر امر مقدس شده، سنجش خلوص مومنین است.

قربانی کردن و یک پرسشهر آیینی برای بقا نیازمند این است تا میزان اخلاص پیروان خود را بسنجد، تقویت کند و به نمایش گذارد. به همین علت در همه ادیانی که در پی ساختن جوامع دینی و نه افراد دینی هستند، مناسک جمعی بیش از شعائر فردی اهمیت داشته و برای آن پاداش و ثواب در نظر گرفته شده است. 

قربانی کردن دام در عید قربان

نفس خود قربان نما در راه او                             نی که خون جاری کنی در آب جو!      "مولوی"

یکی از راه ها هوشمندانه ای که مذاهب ابراهیمی برای تشجیع و تهییج پیروان خود در نظر گرفته اند مراسم قربانی کردن است. به جرات  می توان گفت که در اغلب تمدن های ماقبل صنعتی شدن و به خصوص در منطقه بین النهرین که خاستگاه اصلی این ادیان نیز هستند، احشام با ارزش ترین دارایی های افراد بعد از فرزندان پسر خود بوده اند. به همین  جهت قربانی کردن دام نه تنها باعث برافتادن سنت متعلق به باورهای جادوگری می شد‌؛ که با عقلانیت انسان مدارانه نوظهور ناسازگار بودند و منجر به کاهش نسل پیروان نیز می شدند بلکه نوعی نمایش بزرگ از وحدت پیروان و مومنین به شمار می رفت و حتی نوکیشان یا پیروان کمتر وفادار را نیز طی فشار اجتماعی منبعث از  آیین های اینچنینی مجبور به  ایثار و بذل مال می کرد. 
این عمل البته در دوره هایی می توانست جنبه های نمایشی تری به خود گرفته و نشان دهنده نوعی طبقه اقتصادی یا فرهنگی بوده یا منزلت اجتماعی به همراه داشته باشد.
 

سنت های بسیاری اعم از دینی یا غیر دینی در طول تاریخ منسوخ شده اند.  به عبارتی هر سنتی که نتوانسته است در رقابت با سنت های برگرفته از عقلانیت مدرنیته، برتری اقتصادی، سیاسی، اجتماعی یا فرهنگی یافته و یا برای خود کارکردهای مثبتی قائل شود، ملقب به برچسب هایی چون  "عقب مانده"، "وحشیانه"، "بدوی"، "غیرانسانی"، "غیرمنطبق با شرایط زندگی عصرحاضر" و...شده و یکی از دوراه منسوخ شدن یا تغییر شکل دادن را برگزیده است؛  اخته کردن پسران، داشتن حرمسرا یا چند همسری، شکنجه در ملاء عام و ...از جمله سنت های عموما غیر دینی و لغو حکم سنگسار از جمله سنت های دینی اند که امروزه نمی توانند کارکردهای تعریف شده در زمان خود را پاسخ دهند و به همین علت جایگاه خود را به صورت عرفی، قانونی و حتی شرعی در بخش بزرگی از جوامع دینی از دست داده اند.

یکی از سنت هایی که هنوز در قرن بیست و یک شاهد آن هستیم قربانی کردن است. جدا از این پرسش که چه عواملی سنت قربانی کردن را هنوز پابرجا نگه داشته و منافع چه گروه ها، صنایع و ذی نفعانی در این امر دخیل است، مومنین وفادار به این سنت دیرین باید به این پرسش پاسخ دهند که آیا "دام و طیور هنوز باارزش ترین دارای آنها محسوب می شوند؟" /ساحت زیست

https://zistonline.com/vdcftvde.w6dcxagiiw.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما