تاریخ انتشار :يکشنبه ۱۷ دی ۱۳۹۶ ساعت ۰۳:۵۵
کد مطلب : 67302
محیط‌زیست دارای مسائل و چالش‌های ریشه‌ای و روبنایی یا همان تبلیغاتی است؛ به نظر من محیط‌زیست ایران در دوره‌های گذشته قربانی تبلیغات شده بود که البته نمی‌خواهم وارد جزییات آن شوم.
اسیر تبلیغات بودیم
به گزارش زیست آنلاین، عیسی کلانتری که با سابقه ۱۳ساله در وزارت کشاورزی در دولت‌های دوم میرحسین موسوی تا اواخر دولت اول سیدمحمد خاتمی، نزدیک به دو دهه دبیرکلی خانه کشاورز را نیز برعهده داشته، در دولت نخست حسن روحانی نیز در سِمت مشاور اسحاق جهانگیری، معاون اول رییس‌جمهور و دبیر ستاد احیای دریاچه ارومیه به فعالیت پرداخت و در دولت دوم حسن روحانی، ریاست سازمان حفاظت محیط‌زیست را برعهده گرفت. کلانتری که پیش‌ازاین‌ بارها تاکید کرده بود بحران آب، یکی از مهم‌ترین مسائل و چالش‌های کنونی ایران و محیط‌زیست است، در گفت‌وگو با وقایع اتفاقیه نیز مجددا بر این مسئله تاکید کرد.
محیط‌زیست ایران، خود به یکی از ابرچالش‌های کشور تبدیل شده که با چالش‌های بزرگی مواجه است و باوجوداینکه در همان روز برای اولین‌بار به‌عنوان رییس سازمان محیط‌زیست، نشست خبری برگزار و این چالش‌ها را مطرح کردید، انتقادهای زیادی علیه شما مطرح و گفته شد فقط مسئله آب برای شما مهم است و اظهارات شما درباره یوزپلنگ که به حاشیه بزرگی تبدیل شد؛ به نظرتان چقدر خودتان را درباره این جنجال مقصر می‌دانید؟ 
محیط‌زیست دارای مسائل و چالش‌های ریشه‌ای و روبنایی یا همان تبلیغاتی است؛ به نظر من محیط‌زیست ایران در دوره‌های گذشته قربانی تبلیغات شده بود که البته نمی‌خواهم وارد جزییات آن شوم. یکی از مسائلی که محیط‌زیست کشور را به‌شدت تهدید می‌کند، بحران آب است که پوشش گیاهی، مراتع و جنگل‌ها را تهدید کرده و به تبع آن حیوانات و انسان‌ها نیز مورد تهدید قرار می‌گیرند به‌گونه‌ای که بحران آب، هوای کشور را تهدید می‌کند و ریزگردها را به‌وجود می‌آورد. برخی در محیط‌زیست هر چیزی را که می‌بینند تصور می‌کنند محیط‌زیست است درخت، مرتع یا یک حیوانی را می‌بینند و می‌گویند این محیط‌زیست است. آیا وقتی اینها از بین می‌روند، نمی‌توانند تحلیل کنند که ریشه آن در چیست؟ درحالی‌که محیط‌زیست را داریم می‌خشکانیم.
کشوری که ۱۶ تن در هکتار فرسایش خاک داشته باشد که به‌ دلیل فرسایش و پوشش گیاهی‌اش بوده و این فرسایش و پوشش گیاهی، ناشی از کمبود بارندگی و آب است، چه انتظاری می‌رود که حیات‌وحش مناسبی داشته باشد. وقتی گیاه نیست، آب هم نیست و حیوان هم نخواهد بود؛ آن وقت برخی به اشتباه، جزئی از کل را می‌بینند و روی آن تاکید می‌کنند و می‌خواهند او را نجات دهند درحالی‌که ریشه‌های آن را خشکانده‌ایم و فایده‌ای ندارد.
مسلما همه مواد ژنتیکی از گیاهی و حیوانی مهم هستند اما شرایطی که تاکنون بر محیط‌زیست حاکم بوده، مثل این است که یک مریض که شاهرگش قطع شده، داریم و در کنار آن پای این مریض هم زخمی شده و بعد بیاییم در چنین شرایطی به آن زخم جزئی بپردازیم؛ نتیجه قطعا مرگ مریض است حتی اگر بتوانید آن خراش جزئی پای او را درمان کنید. در گذشته، بیماری محیط‌زیست به‌درستی شناسایی نشده بود. مسئله آب و خاک، چالش اصلی محیط‌زیست است و هوا، پسماندها و... در رتبه‌های بعدی قرار می‌گیرند.
پسماند و ریزگردها در محیط‌زیست ما معلول هستند، نه علت. وقتی فرهنگ مردم درست و امکانات درستی برای آنها فراهم شود، می‌توان از پس پسماند برآمد و آن را جمع‌آوری و تبدیل به کود و انرژی کرد تا همه از شر آن خلاص شوند. ریزگرد را هم می‌توان درست کرد و مناطقی که در داخل کشور با مسئله خیزش ریزگرد مواجه هستند، مهار کرد اما ریزگردها که امروز خوزستانی‌های عزیز به آن گرفتار شده‌اند به ‌دلیل مهارکردن رودخانه‌ها و نرسیدن آب به مقصد نهایی که همان تالاب‌ها و دشت‌های خوزستان است، بوده و همین عامل سبب شده ریزگردها بلند شوند.
در گذشته محیط‌زیست به‌گونه‌ای مدیریت شده که بیشتر به مسائل روبنایی توجه شده و تبلیغات بسیار شدیدی هم در‌این‌زمینه صورت گرفته و شبکه‌ها و NGO‌های مختلف اکثرا در حوزه محیط‌زیست در راستای روبناها حرکت کردند. باید پرسید چرا یوزپلنگ ایرانی از بین رفته است؟ هیچ دلیلی به‌جز خشکسالی ندارد، از آنجا که مراتع از بین رفته بود دام‌ها به زیستگاه‌های یوزپلنگ فشار آوردند، یوزپلنگ تحت فشار قرار گرفت، دام به زیستگاه یوزپلنگ وارد شده و مراتع آن را از بین برد و برای خرگوش و جبیر چیزی نماند. این دو حیوان کوچک غذای یوزپلنگ‌ است و از‌سوی‌دیگر، سگ‌های گله هم به جان یوزپلنگ افتاده‌اند.
بنابراین نمی‌توان گفت یوزپلنگ بی‌اهمیت است اما برخی مسائل اهمیت بسیار بیشتری دارد ازجمله مسئله آب، خاک، مواد ژنتیکی و... که باید همه آنها را با هم دید و آنهایی که مهم‌تر هستند نیز باید در اولویت و توجه بیشتری قرار گیرند و مسئله‌ای که اهمیت کمتری دارد و تبلیغات بیشتری روی آن صورت می‌گیرد باید جایگاه خودش را داشته باشد. به بیان دیگر، با منابع محدود کنونی باید اولویت‌مان چیزی باشد که اثرات بیشتری در بهبود وضعیت محیط‌زیست داشته باشد.
درشرایطی‌که مثل امروز با پدیده وارونگی دما یا همان اینورژن به‌ویژه در سطوح شیبداری مانند تهران مواجه هستیم باید تدبیری برای حل این معضل اندیشیده شود و همه دستگاه‌های متولی باید بین سلامت مردم و انجام امور جاری کشور یکی را انتخاب کنند؛ البته مناطق شمالی کشور به‌مراتب بیشتر از مناطق جنوبی تحت‌تاثیر این پدیده قرار دارند. این مسئله باید به‌عنوان یک پدیده دائمی بررسی شود. دو راه کوتاه‌مدت و بلندمدت دراین‌زمینه وجود دارد که می‌توان این مشکل را مدیریت کرد.
در یک ماه گذشته بیش از ۱۰ تا ۱۲ روز مدارس کشور تعطیل شد، علت اصلی آن عدم سوخت و گازوییل و استاندارد مناسب است. بر‌اساس بررسی‌های صورت‌گرفته، در هوای سرد و بازه زمانی که در آن قرار داریم، خودروهایی که در تهران هستند فقط سه درصد آلودگی متعلق به آنهاست و موتورسیکلت‌ها سهم ۱۰‌درصدی دارند که البته بیشترین سهم در‌این‌زمینه با ۶۷ درصد به کامیون‌ها و اتوبوس‌های گازوییلی اختصاص دارد که فرسوده هستند. سه هزار و ۵۰۰ دستگاه اتوبوس فرسوده شرکت‌واحد در روز و حدود ۴۰هزار کامیون فرسوده شب‌ها در تهران تردد می‌کنند که باید همه اینها از رده خارج شوند.
اخیرا خبرنگاری از من پرسید که در این شرایط باید چه‌کار کنیم که من گفتم کاری نمی‌شود کرد و باید دعا کنیم که باد بیاید و حاشیه درست شد اما واقعیت این است که وقتی هوا ساکن است، کاری نمی‌شود انجام داد اما مردم در این شرایط می‌خواهند حمل‌و‌نقل خود را داشته باشند، ساخت‌وسازشان را داشته باشند و آلودگی هم نباشد؛ نمی‌شود. باید هوای پاک و سلامتی یا ساخت‌وساز و استفاده از ناوگان فرسوده حمل‌و نقل را انتخاب کرد.
البته نمی‌توان یک شبه این ناوگان فرسوده را نوسازی کرد چرا‌که اگر دولت بخواهد این کامیون‌ها و اتوبوس‌ها را یک شبه نوسازی کند و با فرض اینکه در بازار جهانی هم وجود داشته باشد، ۵۰هزار دستگاه اتوبوس و کامیون نیاز داریم که هرکدام حداقل ۱۵۰‌هزار دلار قیمت دارد و جمعا ۷۵‌میلیارد دلار اعتبار می‌خواهد درحالی‌که کل فروش نفت ایران ۳۰ تا ۳۵‌میلیارد دلار است؛ بنابراین امکان آن وجود ندارد؛ البته حتی اگر پول هم وجود داشته باشد امکان نوسازی یک شبه این همه دستگاه در بازار جهانی وجود ندارد. در این راستا پیشنهاد دادیم که در وهله نخست باید در زمانی که ایستایی هوا وجود دارد و با پدیده اینورژن مواجه هستیم جلوی تردد اتوبوس‌ها و کامیون‌های فرسوده در تهران گرفته شود، در مرحله دوم باید این ناوگان نوسازی شود و در مرحله سوم نیز باید فکری به حال نیمه آذر تا نیمه دی‌ماه بکنیم زیرا طی سال‌های اخیر همواره در این بازه زمانی با پدیده وارونگی دما و آلودگی هوا مواجه هستیم که تهران سردترین هوا را نیز در این بازه زمانی داشته است.
چرا باید مدارس از خرداد ماه تا شهریور ماه تعطیل باشد؟ باز کردن و بستن مدارس طبیعت نیست که بگوییم در فلان زمان گل‌دهی است و در زمان دیگر برداشت محصول؛ بنابراین می‌توانیم یک ماه در تابستان را برای تهران به فصل تحصیل اضافه و این یک ماه یعنی نیمه آذر تا نیمه دی‌ماه را تعطیل کنیم و اعلام شود همه کسانی که به مدرسه می‌روند تا زمانی‌که پدیده وارونگی دما وجود دارد و هوا بهبود می‌یابد و کامیون فرسوده نوسازی شود و گازوییل مناسبی داشته باشیم باید با این تغییرات خودشان را عادت دهند که البته با این سیاست‌گذاری مسافرت‌ها نیز تقسیم می‌شود و همه جابه‌جایی‌ها در شهریور ماه متمرکز نمی‌شود.
پدیده وارونگی دما و آلودگی هوا در نیمه جنوبی کشور وجود ندارد زیرا در این منطقه تنها ریزگردها آن هم در استانی مانند خوزستان وجود دارد و این پدیده به نیمه شمالی کشور متعلق است باید از حالت سنتی و گرفتار شده خودمان بیرون بیاییم و تغییراتی را حاصل کنیم همه دنیا همین است در شرایط کنونی، استاتیک و ایستا زندگی می‌کنیم و شرایط داینامیک پرتحرک خود را از دست داده‌ایم باید تصمیمات جدیدی گرفته شود و در طول روزهای سرد سال باید با آلوده‌کننده‌های هوا مبارزه کرد. موتور سیکلت‌ها را باید اصلاح و با موتورهای برقی جایگزین کرد زیرا هر موتورسیکلت سه برابر یک خودرو آلودگی ایجاد می‌کند. طرح ترافیک برای خودروهای سواری چندان ارتباطی به آلودگی هوا ندارد و بیشتر برای کنترل ترافیک است و ۶۷ درصد آن مربوط به اتوبوس‌ها و کامیون‌هایی است که به تهران وارد می‌شوند.
شما در دولت گذشته به‌عنوان مسئول پیگیری و دبیر ستاد احیای دریاچه ارومیه منصوب شدید در آخرین گفت‌وگوی خود پیش از آغاز دولت دوازدهم انتقاداتی از وضعیت بودجه و اعتبار برای اجرای این طرح داشتید، امروز به نظر شما در احیای این دریاچه و دیگر تالاب‌ها چقدر پیشرفت حاصل شده و روند تخصیص بودجه در حال حاضر چه تغییراتی کرده است؟ 
دریاچه ارومیه درحال‌حاضر ۱۷۰۰ کیلومتر وسعت دارد و باید به خاطر داشته باشیم که اگر طرح احیای دریاچه ارومیه نبود، این وسعت کنونی هم وجود نداشت و دوم هم اینکه هدف از احیای دریاچه ارومیه در وهله نخست بیش از آنکه نجات دریاچه باشد، نجات مردم آن به‌ویژه در شرق این منطقه از غبارهای نمکی بود که درحال‌حاضر
دو سوم غبارهای نمکی مهار شده است که با کمک دستگاه‌های مختلف از سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری، محیط‌زیست، ستاد احیای دریاچه ارومیه و ... همراه بود.
اگر این طرح اجرا نمی‌شد دریاچه ارومیه به صورت کامل خشک شده بود، غبارهای نمکی تا ۱۰۰‌درصد افزایش می‌یافت و مردم نیز در این منطقه به دنبال مهاجرت بودند؛ البته برای احیای دریاچه ارومیه یک‌سری اهداف و نیازهایی وجود دارد که دولت در گذشته با مشکل مالی مواجه بود و به‌همین‌دلیل نتوانست به اندازه کافی بودجه را طبق برنامه پیش‌بینی شده، تزریق کند اما مسئله‌ای دیگری که باید به آن توجه کنیم این است که بارش‌ها در منطقه دریاچه ارومیه بیشتر از دیگر مناطق کشور کاهش پیدا کرده است یعنی بارندگی‌هایی که به صورت متوسط ۳۲۰ میلی‌متر بود در سال گذشته به ۲۲۰ تا ۲۳۰ میلی‌متر رسید و جریان‌های سطحی و رودخانه‌ای در حداقل خود قرار داشت.
بنابراین باید هر چه سریع‌تر انتقال آب را از حوضه رودخانه گلس به دریاچه ارومیه برگردانیم که سالانه حدود ۶۵۰میلیون مترمکعب است و ۳۰۰میلیون متر مکعبی که فاضلاب‌های تصفیه شده شهرهایی مانند تبریز و... است، باید برگردانده شود که حدود یک میلیارد مترمکعب می‌شود. در سوی دیگر صرفه جویی‌های بخش کشاورزی نیز باید دنبال شود که البته شروع شده و باید جدی‌تر مورد پیگیری قرار گیرد.
به نظر شما دریاچه ارومیه تا چه بازه زمانی احیا می‌شود؟ 
شرایطی که برای دریاچه ارومیه به وجود آمد سبب شد که بازه زمانی ۱۰ساله احیای آن با تاخیر در تامین منابع به ۱۲سال برسد اما برخی که انتقاد می‌کنند یادشان باشد اگر این عملیات اجرا نمی‌شد چه بلایی بر سر دریاچه ارومیه و مناطق شهری اطراف آن می‌آمد و حتی شهر ارومیه هم از غبارهای نمکی آسیب می‌دید و تهدید می‌شد اما پیشرفت طرح احیا وابسته به چگونگی تخصیص بودجه و اعتبار آن است.
آیا در‌این‌زمینه با رییس‌جمهور صحبتی داشته‌اید و به نظر شما رییس‌جمهور در‌این‌زمینه جدی و مصمم است؟ 
شخص رییس‌جمهور در جریان کامل این طرح و محدودیت‌های آن قرار دارد اما دولت در شرایط کنونی، مسئولیت دارد و همه مردم از او انتظار دارند اما باید دید اختیارات و قدرت انتخاب و تصمیم‌گیری‌اش محدود است زیرا دولت باید به دنبال منابع مالی بگردد در شرایطی که در زمان دولت گذشته و ریاست‌جمهوری احمدی‌نژاد برخی منابع مالی به او تحمیل شده است که از زمان احمدی‌نژاد این اتفاق افتاد، پرسنل دولت افزایش یافته بود، دوستان‌شان را استخدام کردند، یارانه‌ها تحمیل شد و صندوق‌های بازنشستگی را ورشکست کردند. در چنین شرایطی دولت باید از سویی این هزینه‌های تحمیل شده را پرداخت کند و از‌سوی‌دیگر، باید جاده بکشد، دریاچه ارومیه و تالاب‌ها را احیا کنند اما از‌سوی‌دیگر، نمایندگان مجلس منابع درآمدی‌اش را بلوکه می‌کنند./ منبع: روزنامه وقایع اتفاقیه                   

 

 

 

https://zistonline.com/vdchixn-.23nqvdftt2.html
ارسال نظر
نام شما
آدرس ايميل شما